چگونگی تشکل و رشد شخصیت انسان
جمع آوری و کمپوتراز توسط محمد الله جمع آوری و کمپوتراز توسط محمد الله " نصرت "

شخصيت عبارت از مجموعه يي از صفات و خصوصيات ميباشد كه فرد را از ديگران متمايز ميسازد.. پيرامون شخصيت انسان قرآن مباحث جالب و گسترده يي دارد, چنان كه انسان را موجود دو بعدي ميداند يعني بعد "مادي و معنوي" كه اين دو بعد فرهنگ انسانيت و شخصيت اجتماعي او را در بستر تاريخ شكل ميدهد و روشن ميسازد. اينكه انسان از لحاظ اسلام چگونه خلق ميشود؟ رگه هاي شخصيتي او در جهان هستي چگونه خلق ميشود؟ روانشناسي مي كوشد تا به اين پرسشها و هزاران پرسش پاسخ گويد. از لحظه اي كه خداوند به فرشتگان خطاب مي كند كه من ميخواهم جانشيني براي خودم در زمين انتخاب و خلق كنم از اينجا فضيلت و برتري انسان در زمين روشن مي شود و بزرگي شخصيت و انديشه فرهنگي او در نظام هستي چهره درخشان و روشن به خود ميگيرد. به گفته دانشمندي كه انسان در اين جهان آنقدر كوچك است ميتواند آنقدر بزرگ شود كه جهان در برابرش كوچك شود كه در جهان معاصر عملاَ ما شاهد كوچك شدن جهان از لحاظ ارتباطات هستيم.

كه جهانرا به صورت يك دهكده در آورده است. تشكيل شخصيت انسان در نخستين مرحلهء از زندگي در خانواده گذاشته ميشود. اينكه كدام عوامل باعث رشد و تشكل شخصيت انسان ميشود و كدام است؟ و عوامل كه باعث رشد و تشكل شخصيت انسان ميشود عبارتند از:

1-  نقش خانواده:

 خانواده يك گروه كوچك اجتماعي كه شامل يك زوج و فرزندان ميباشد و در خانه در كنار يكديگر زندگي مي كنند. و خانواده منحيث نماد فرهنگي اجتماعي و بهترين دانشگاه براي رشد, شكل گيري شخصيت, آموزش و پرورش و تكوين هويت كودكان است. اگر فرهنگ خانواده مبتني بر عدالت, آزادي مناسب, قانون و دموكراسي باشد و تمام نياز هاي رواني و حياتي آنان به نحو مطلوب بر آورده شود آينده كودك هويت پر معني, شخصيت اجتماعي, حقوقي و سلوك هدفمند ميباشد. خانواده شبيه يك ساختماني است كه نيازي به يك طراح و انجينير ماهر دارد. چنانچه فرويد دانشمند روانشناسي معتقد بود كه در نخستين روز هاي زندگي وقتي كودك كلمات "من و تو" را به زبان مي آورد شخصيت او شكل ميگيرد و از آن به بعد پيوسته در حال رشد ميباشد. و شخصيت انسان از سه نوع فرايند پويا و متعادل ساخته شده كه عبارت از "نهاد من و فرامن" ميباشد او از همان لحظه به هويت خويش پي ميبرد كه من كه هستم؟ به كجا آمدم؟ و چطور زندگي كنم؟ و داراي كدام ويژگيهاي حقوق ميباشم؟

خانواده بايد همواره در رعايت حقوق كودكان شان كه باعث رشد شخصيت اجتماعي و سياسي ميشود توجه نمايد.

بعضي از جنبه هاي رعايت حقوق اطفال عبارت است از: پذيرش, اعلام سرور, نوازش و بر خورد خوب, بر خورد خوش, گوش دادن به او, قبول عذر او, به حساب آوردن او, عدم تبعيض در خانواده احوال پرسي و احترام و توجه به او ميباشد. كه رعايت موارد فوق به كودكان نه تنها هويت ميدهد، بلكه موقف شخصيت او در جامعه آشكار ميشود. كودكان زماني ميتواند هويت انسان بودن خود را درك نمايد كه به حرفها و سخنان او به مهرباني و بدون تبعيض گوش داده و احترام به نام او را يك اصل و اسلامي, و وجداني و حقوقي بداند. بناءً گفته ميتوانيم كه تا زماني ما خانواده هاي تربيت يافته نداشته باشيم فرزندان تربيت يافته نداريم و خانواده نقش اساسي را در تشكل و رشد شخصيت كودكان. دارد و فضاي عاطفي, اخلاق, تعليمي و تربيتي نقش اساسي را در رشد شخصيت كودكان دارد.

2-  نقش اجتماع:

 اجتماع گروهي از افرادي است كه بوسيله اي يك فرهنگ و روابط پشينه اي تاريخي گردهم آمده اند. قدم دوم بعد از خانواده اجتماع بود. كه نقش اساسي را در رشد شخصيت, آموزش و پرورش و تكوين هويت انسانها دارد. و جامعه يي كه داراي شخصيت فكري است كه براي هر درد خود فكري دارد و براي هر مشكل خود راهي ميآبد. در جهان معاصر موضوع شخصيت فكري انسان مطرح بحث است و جامعه شخصيت فكري خود را از فكر مي ميگيرد كه بر اساس دردها, نيازها, مسايل سياسي, اقتصادي, اجتماعي و ديني خود جامعه باشد جامعه اي كه شخصيت فكري نداشته باشد, تعريف خود را, هويت خود را, درد خود را با فكر ديگران بيان ميآورد.

شخصيت فكري سلامتي جامعه و تمام نهاد هاي آن را حفظ مي كند. چرا يك جامعه اسير به اسارت فكري دچار شده و به شخصيت فكري نه مي رسد؟ اسارت فكري نه تنها جامعه را به آزادي نه مي رساند, بلكه امكان رسيدن به شخصيت فكري و هويت انساني را نيز  جامعه ميگيرد. آيا ما توانستيم درد هاي گذشته و حال را تداوي كنيم؟ از اشتباهات گذشته چه درس را آموختيم؟ در جواب بايد گفت كه اشتباه هميشه مربوط به گذشته نيست و اما اين امتياز در زمان حال وجود دارد كه با بررسي كردن اشتباهات ديروزي, با مشكلات امروزي بر خورد فكري معقول به عمل آمد. ميتواند و اين امكاني است كه اشتباهات امروزي را به طور نسبتي كاهش داد. و تكامل بودن شخصيت هويت ما را رنگين تر ميسازد. انسان در جامعه امروزي انساني داراي حقوق و آزاد بهاي و تساوي در برابر هم قرار دارند. بناء اجتماع و پيشرفته باعث رشد شخصيت و انديشه سالم شده و جلو تمام بحرانها را ميگيرد.

3-  نقش فرهنگ:

 فرهنگ عبارت از مجموعهء از روشها و منشهاي فكري جامعه در مورد مسايل اجتماعي, اقتصادي, و مذهبي است. به عقيده دانشمند فرهنگ، بيان كننده شخصيت يك جامعه است و جامعه اي كه در مرحله اي از رشد شخصيت فكري و فرهنگي رسيده باشد ميتواند درد خود را و خود را و حقوق خويش را باز خواست نموده و خواهان تساوي حقوق دور از تبعيضات در جامعه باشد. به همين علت است كه فرهنگ سالم در يك جامعه باعث سلامتي رواني و رشد دهنده شخصيت فرهنگي و سياسي ميباشد. براي اينكه بدانيم كه چرا يك جامعه خرافي است؟

بايد خرافات در فرهنگ جامعه جستجو گردد و فرهنگ خوني است كه در شاهرگهاي فكري و معنوي جامعه جريان دارد. و جامعه انرژي لازم فكري و معنوي خود را از فرهنگ خود ميگيرد. فرهنگ تنها باز تابي از سطح توليد اقتصادي جامعه نيست و فرهنگ نه تنها از اقتصاد بلكه از سياست, دين و مناسبات اجتماعي جامعه نيز متاثر شده و به نوبه خود به تمام آنها تاثير گذاشته. آنچه جلو رشد شخصيت انسان را در جامعه ميگيرد اسارت فكري, فقر فرهنگي, خشونت و آسيبهاي رواني ميباشد و فرهنگ سالم بيان كننده شخصيت يك جامعه ميباشد. بنا بر اين اگر بخواهيم افراد جامعه ما در مرحله از رشد شخصيت و تكامل برسد, بايد خانواده, و اجتماع منحيث يك نهاد فرهنگي و اجتماعي در جهت رشد, آموزش و پرورش, شكل گيري شخصيت و تكوين هويت كودكان از آغاز زندگي آنان تلاش نمايد. تا افراد آينده كه از درون جامعه بر مي خيزد يك شخصيت سلام داشته و بتواند از طريق انديشه هاي سلام كه در محيط امن و محفوظ رشد يافته و جامعه را به سوي آزادي، دموكراسي, عدالت و وحدت برساند.

هر انسان در قبال جامعهء خويش مسووليت دارد كه جلو تمام بحرانهاي رواني, اجتماعي و فرهنگي و اخلاقي را بگيرد. و خانواده, جامعه و فرهنگ نقش اساسي را در رشد شخصيت, آموزش پرورش و شكل گيري شخصيت و تكوين هويت انسانها دارد.

 

نوت : نویسنده محترم بصیر " بهزاد "

 سال 1385 در شهر کندز

 


October 11th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي